صهیونیسم ِ داخل ِ منزلی
چقدر خوبه که برادرِ آدم پیش دانشگاهی باشه و سرش تو کتاب و تست باشه! آدم می تونه طی یک حرکت نرم و خزنده صاحب تمامِ اموال و دارایی های برادر بشه!
اوایل اجازه میگیری و تبلتش رو برمیداری و یه بازی میکنی و میذاری سر ِجاش. کمی بعد اجازه ی لفظی نمی گیری و وقتی میخوای برش داری گردنت رو 90 درجه کج میکنی و قیافتو مظلوم می کنی و برمیداری و دوباره میذاری سر ِ جاش. کمی بعدتر فقط گردنت رو کج می کنی اونم 45 درجه، نه بیشتر! و باز هم بعد از بازی، میذاریش سر ِ جاش. کمی بعدترتر بعد از 10 درجه کجی گردن و بازی کردن و گیم اُور شدن، یه گشتی هم تو جاهای دیگه ی تبلت زده و البته دوباره میذاری سر ِ جاش. اندکی بعدترترتر به علت عارضه ی گرفتگی ِ گردن، دیگه نمی تونی گردن کجی کنی و به ناچار با گردنی راست و سینه ای ستبر و البته لبخندی ظریف در گوشه ی سمت ِ چپ ِ دهان، در حالیکه مستقیم در چشمان ِ برادر می نگری، شیء مذکور رو برمیداری و البته بعد از مطالعه ی مختصر پیام های وایبر ِ برادر، مجدداً سر ِ جاش برمیگردونی.
در مرحله ی بعد به علت تمام شدن شارژ تبلت ِ خودت، از برادر میخوای که پیامت رو از وایبر ِ اون ارسال کنی! به هر حال مجبوری که جواب ِ پیام ارسال شده رو هم از همون طریق (شیء مذکور) دریافت و مجدداً پاسخگو باشی.
کمی بعدترترترتر یکی از رفقات رو به جای تبلت ِ خودت، در شیء مذکور اَد می کنی (چون تشخیص میدی که اینطوری بهتره!)
به نوبت و به فواصل کوتاه شروع به انتقال ِ اسامی یکایک رفقای دیگر از تبلت ِ خودت به کانتکت های شیء مذکور میکنی.
.
.
.
و اکنون اینطور تشخیص میدی که تبلت برای بچه ی کنکوری، شیء ِ مضر و بدی است و صلاح میدونی که تا کنکور ِ 94 از تبلت ِ برادر مراقبت کنی تا اون با خیال راحت کنکورش رو بده...
فکر می کنم این روش علاوه بر به صرفه بودن، روش خوبی برای تفهیم کردن ِ مفهوم ِ اسرائیل ِ غاصب در ذهن ِ برادر جان است.